مهمونی خونه عمه زینب
هلیا جون ما یعنی من و تو و مامان ننی 5شنبه بعداز ظهر رفتیم خونه خاله اذر و قرار بود بابا مجید بیاد اونجا دنبالمون.همه اونجا بودن و تو کلی با روژین و عرفان و غزل بازی کردی البته صدرا خواب بود که بعدا بیدار شد و تو با صدرا هم بازی کردی.این عروسک رو هم عمو مهرداد رفته بود مسافرت برات سوغاتی اورده دست عمو مهرداد درد نکنه. بابا مجید اومد دنبالمون و ما رفتیم فشم خونه عمه زینب.البته تو توی راه تو ماشین خوابیدی و خستگیه بازی کردنت از تنت بیرون اومد.رسیدیم اونجا دمای هوا 5- بود.ولی توی خونه خوب گرم بود.کرسی هم گذاشته بودن.جای همگی خالی شام خوشمزه ای هم عمت درست کرده بود هلیا جون و ما هم حسابی خوردیم وبعد از کلی صحبت خوابیدیم زیر کرسی وا...
نویسنده :
مامان لیلا
17:29